فضاهای اقلیمی در معماری ایرانی
فرامرز پارسی (مجله معمار، شماره 48 )
معماری ایرانی كه ابتدا در محدوده ی فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شكل گرفت، همچون همه ی معماری هایی كه ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره ی قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است.
بررسی نمونه های به جا مانده نشان می دهد:
- رنگهای به كار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگی های اقلیم گرم و خشك بوده اند.
- مصالح ساختمانها، علاوه بر توانایی های سازه ای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیك، بهترین شكل بهره برداری از انرژی محیط بری را نشان می دهند.
- سازه های طاقی در این بناها نشان دهنده ی رابطه ی اقلیم و معماری هستند.
- حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید می توان دید.
این تاپیك به بررسی فضاهایی می پردازد كه به طور مشخص به دلیل ویژگی های اقلیمی شكل گرفته اند و اقلیم در آنها موضوع اصلی بوده است. نام اغلب این فضاها از همین ویژگی اقلیمی آنها گرفته شده است، مانند اتاق كرسی، زمستان نشین، سردابه و ...
حیاط های مرگزی در این بررسی نیامده اند، گرچه این حیاط ها خود پاسخی اقلیمی به فضای باز خانه اند و ایجاد فضایی با درخت و حوض آب و در امان از بادهای گرم و تابش شدید آفتاب، بهترین دلیل شكل گیری حیاط در مركز خانه بوده و در همه ی اقلیم های مشابه هم دیده می شود.
حیاط نارنجستان
در كتاب فرهنگ مهرازی ایران، نارنجستان چنین تعریف شده است: میان سرایی كه می توان آنرا سر پوشیده كرد و در باغچه ی آن در ختان نارنج و غیره پرورش داد.
حیاط نارنجستان حیاطی كوچك در مجموعه ی اندرونی بوده كه علاوه بر تأمین نور فضاهای اطراف، امكان نگهداری گیاهانی را كه نسبت به یخبندان شبهای زمستان مناطق كویری حساس هستند فراهم می كرده است. ابعاد كوچك آن و مجاورت با طاق ها و توده های ساختمانی كه در طول روز با انرژی خورشید گرم می شدند موجب می شده كه با تخلیه ی این انرژی در طول شب، دمای فضای محدود حیاط بالای صفر حفظ شود، و حتی در برخی موارد این حیاط ها سقفی با ی*****وراخ بزرگ در مركز دارند كه در زمستانهای خیلی سرد امكان پوشاندن آن با پارچه و جود داشته است.
این حیاط ها به ندرت در محور های اصلی بنا و بیشتر در گوشه ها و فضاهایی كه مشكل نور گیری داشتند ساخته می شدند. الگوی معمولی آنها مربع 9 قسمتی است كه در هر وجه آن یك فضای سه دری قرار می گرفته یا هشت ضلعی بوده اند. در برخی موارد با گوشه سازی، نوعی گنبد ناقص روی آنها ساخته می شده ، تزیینات این فضا كه تحت تأثیر تزیینات اتاق ها و فضاهای جانبی هم بوده، به شكل گلویی آجركاری یا آجر لعاب دار بوده است.
گودال باغچه
گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مركزی ساخته می شده و یك طبقه در داخل زمین فرو می رفته است. نمونه های این فضا در اقلیم های بسیار خشك كویری از جمله در كاشان، نایین و یزد دیده می شود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاك مورد نیاز خشت های استفاده شده در بنا، امكان دسترسی به آب قناط را هم فراهم می كرده. این مساله، در شهر هایی مثل نایین كه یك شبكه ی پیچیده ی قنات داخل شهر داشته اند بسیار مهم بوده است. بنابر این معمولاً در گودال باغچه آب روانی می بینیم كه حوض میانی را پر می كرده و سر ریز آن به خانه های دیگر می رفته است. در حاشیه ی این حیاط اغلب رواق و گاه چند اتاق به شكلی نیمه باز ساخته می شده و كاشت درخت انار، پسته و انجیر در این گودال باغچه ها مرسوم بوده است. با توجه به كوچكتر و پایین تر بودن این حیاط ها و استفاده از رطوبت و خنكی زمین، علاوه بر رطوبت گیاهان و خنكی آب، در واقع فضایی به مراتب اقلیمی تر از حیاط شكل می گرفته است.
گودال باغچه ی خانه ی پیر نیا در نایین و مسجد مدرسه ی آقا بزرگ در كاشان نمونه های خوبی از این فضاها هستند.
بام
بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجم های پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار می گرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوار های صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یك متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود می آوردند كه در شب های تابستان برای خواب استفاده می شده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویه ای نیز داشته اند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است. در مسجد سپهسالار در بالای بام وضو خانه ای كه چهل شیر نام دارد، این فضا به همین شكل وجود دارد. نمونه ی دیگر خانه ی عباسیان كاشان با چنین حیاطی در بام است كه در آن معماران با قاب بندی های ظریف از مشبك آجری، امكان تهویه را نیز فراهم آورده اند.
سرابستان
باغ كوچكی بوده كه كنار خانه ساخته می شده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه ی بسیار خوب آن در كنار خانه ی پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمو لین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در كنار خانه ی خود بوجود می آورده اند.
زمستان نشین
اگرچه زمستان نشین پیش از آنكه نام فضای معینی باشد، به همه ی فضاهایی كه در وجه شمالی حیاط ساخته می شوند تا از آفتاب زمستان كه با زاویه ای مایل به درون اتاقها می تابد استفاده كنند، گفته می شود اما مجموعه ی معینی از فضاها با رابطه ای خاص، مجموعه ی فضاهای زمستان نشین را تشكیل می دهند كه عبارتند از سه دری، پنج دری و شكم دریده، كه روی محور اصلی قرار می گرفته اند و دو فضای ارتباطی كه می توانند راهرو یا تختگاه باشند و گوشواره هایی كه از سه دری، اتاق ارسی یا تهرانی و اتاق دو دری تشكیل شده اند و گوشه های این بخش را تشكیل می دهند.
فضای اصلی زمستان نشین روی محور اصلی قرار گرفته و برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجره های آنرا از ارسی های بزرگ می ساخته اند. داخل فضاهای مركزی با توجه به بسته بودن فضا، تزیینات پیچیده ای چون قطارهای مقرنس و آیینه كاری های بسیار پیچیده دیده می شود.
پایاب
محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانه ها و مساجد است و نمونه های عمومی آن نیز در شهرهایی همچون نایین به چشم می خورد. الگوی معمول آن هشتی است که با اتاق ترکی یا کلمبه پوشانده و در مسیر قنات در مرکز آن یک حوض ساخته می شود. نکته اقلیمی، هوای بسیار خنک آن در تابستان است که علاوه بر استفاده به عنوان یخچال برای نگهداری مواد غذایی، در مواردی برای خواب نیم روزی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است.
احتمالاً می توان بین پایاب و پادیاو رابطه ای برقرار کرد، فضایی که به گفته ی استاد پیرنیا با مهاجرت به اروپا پاسیو را بوجود آورده است. نمونه های عالی پایاب در مسجد جامع نایین، مسجد جامع نطنز، مسجد جامع یزد و خانه های تاریخی یزد از جمله خانه ای که امروز به هتل کهن کاشانه تبدیل شده دیده می شود.
حوض خانه و سرداب
اگرچه گاه به تالار اصلی تابستان نشین نیز گفته می شود، اما به طور مشخص زیرزمینی است که در زیر تابستان نشین ساخته شده و مانند ایوان، فضایی نیمه باز است و اغلب یک حوض نیز دارد. در خانه عباسیان کاشان، نمونه های عالی حوض خانه و سرداب وجود دارد. در کاشان فضاهای بسیار متنوعی با عنوان حوض خانه در طبقه همکف یا زیر زمین یا در گوشه ها به چشم می خورد. در این شهر به زیرزمین های گود که در زیر هریک از وجوه ساختمان مخصوصاً تابستان نشین ساخته می شود و اغلب الگوی شکم دریده دارند، سرداب می گویند. در شهرهایی چون تبریز که فاقد تابستان نشین هستند، حوض خانه در زیر فضای اصلی زمستان نشین با در و پنجره ساخته می شود.
در کاشان فضاهای حوض خانه وسرداب معمولاً تزیینات یزدی بندی و با مصالح گچ یا سیمبل دارند. در مقابل در تبریز تزیینات آجری مخصوصاً با آجرهای رنگی و استفاده از کاربندیهای پیچیده در مرکز فضا بسیار رایج است. مهمترین الگوی مورد استفاده در حوض خانه ها، شکم دریده است. معمولاً امتداد بادگیرها به این فضا می رسد و عبور باد از روی آب حوض، هوایی لطیف در این فضا بوجود می آورد.
شوادان
این فضا که شبادان، شبابیک، خشیان و باد کش نیز نامیده می شود به طور مشخص در شهرهای دزفول و شوشتر دیده می شود. و زیر زمینی با عمق بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی خاک این دو شهر، در واقع در دل زمین حفر می شود و معمولاً فاقد مصالح بنایی است و حداکثر در مواردی بخش هایی از دیواره ی آنرا با گچ می پوشانند. سقف آن گنبدی و فاقد سازه است. در بالاترین قسمت سقف، سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط می رسد.
این فضا که گاه 6 تا 7 متر در زیر زمین پایین می رود به زیر حریم مالکیتی خانه ی مجاور نیز نوفذ می کند.
شوادان ها علاوه بر مکش سوراخ بالا که موجب جریان هوا می شود، از پدیده ی نفوذ تأخیری فصول در زمین استفاده می کنند. در چنان عمقی معمولاً با دمای یک یا حتی دو فصل قبل روبرو هستیم.
شوادان ها عملاً تزییناتی ندارند و اغلب الگوی فضای مشخصی در آنها دیده نمی شود، اما در نمونه های عالی الگوی شکم دریده یا چلیپا دارند.